هشت ماهگي هيراد جون
عسل مامان 8 ماهه شده و ديگه ميتونه بشينه و با اسباب بازيهاش بازي كنه ، توي حمام توي وان ميشينه و آب بازي ميكنه .براي بار اول كه تنها توي وان گذاشتمت احساس كردم كه ترسيدي چون اصلا تكون نميخوردي،حتي با اسباب بازيهات هم بازي نميكردي. اسفند 91 شده و موقع خانه تكاني كه تو ساكتي و ميذاري تا مامان به كارهاش برسه.البته ناگفته نمونه که چندتا یارکمکی داره لثه ات ميخوارد و براي همين دائما انگشت دستت رو ميكشي روي لثه هات و دوردهانت پرشده جوشهاي ريز كه اذيتت ميكند. وقتي دستم را روبرويت ميگيرم آ آ آ آ آ ميگي و انگاري كه مسابقه زوووو شركت كردي. حتي زمانيكه جغجغه ات رو هم برايت تكان ميدهم همينطوري باهاش حرف ميزني جيگر ما...