هيراد جونهيراد جون، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

يكي يدونه - هيراد دردونه

اتاق هيراد

1392/8/20 18:15
567 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم موقعي كه 5-4  ماهه بودي ما شروع كرديم به خريد سيسموني و حسابي بابايي و ماماني برات سنگ تموم گذاشتن

هر دفعه با يك نفر ميرفتيم خريد و مامان طلعت پاي ثابت اين ماجرا بود

يك بار با مامان مهين و عمه مهديه ،يك بار با خاله محبوبه و مليكا،يك بار با دايي بنيامين و

گاهي هم فقط من و بابا و مامان طلعت

قبل از اينكه خيلي سنگين بشم و نتونم حركت كنم با مشورت بزرگترها رفتيم براي خريد سيسموني و خيلي حس قشنگي بود و خيلي خوب بود

وقتي بابا مهدي و مامان طلعت ميرفتن تو يه مغازه كلي وسيله برات ميخريدند و ميومدن و اصلا كاري نداشتن كه سري قبل هم برات خريديم يا نه

اخه هر دوي اونا عاشقتن و دوست دارن بهترين ها مال شما باشه گلم

زحمت چيدمان اتاق هم باز با همه بود چون به مناسبت قدوم مبارك شما ما يه خونه تكوني اساسي داشتيم و يه بنايي حسابي كه اومدنت رو برامون خاطره  انگيزتر كرد و يه بسيج همگاني راه افتاده بود

چون توي ماه رمضان بود و همه روزه بودن : خاله محبوبه و مليكا اومدن و عمو رضا هم به بابا براي چيدمان خونه كلي كمك كرد و مامان مهين و مامان طلعت هم پشتيبان كارها بودند و بابا اكبر هم كه موقع جابجايي ها ميومد و بعدش ميرفت تا برنامه افطار رو بچينه و وقتي كارها تموم ميشد تو اتاق مطالعه سفره مينداختيم كه خيلي باصفا بود

روز اخر كارها تا دير وقت بيدار بوديم و همه باهم كمك كردند تا كار اتاق هيـــــــــــــــــــــــرادم تموم بشه

البته اين فقط گوشه اي از زحمات بابا اكبر ومامان طلعت هست

ورودي اتاق هيراد جون

ورودي

ورودي

اتاق هيراد

اتاق هيراد

اتاق هيراد

ساعت تولد هيراد جونم

اتاق هيراد

اتاق هيراد

كتاب داستانها و سي دي هايي كه مامان طلعت و بابا اكبر و دايي بنيامين از نمايشگاه كتاب براي شما گرفتند

اتاق هيراد

اتاق هيراد

اتاق هيراد

اتاق هيراد

مواد بهداشتي شما رو به پيشنهاد خاله رباب تهيه كرديم كه واقعا عالي هستند

اتاق هيراد

اتاق هيراد

اتاق هيراد

دست همگي درد نكنه كه اينقدر زحمت كشيدند

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان لي لي
17 آبان 92 19:27
آخي خدا حفظش كنه براتون چقدر نازه ببوسيدش😘 انشالله هميشه در پناه خدا باشه🍀🍀
اتنا
18 آبان 92 15:33
سلام عزیزم خیلی اتاق خوشگلی داری دست مامانی و بابایی شما درد نکنه که اینقدر زحمت کشیدند
مامان تینا و رایان
18 آبان 92 16:04
سلام عزیزم ..خوشحالم تونستم کمکی کرده باشم..وبلاگش خیلی ناز شده...اتاقش هم خیلی زیباست..دست همگی درد نکنه
خاله محبوبه
18 آبان 92 17:46
عزیز خاله قابل شما رو نداره عزیزم خوشت اومد؟ الهی خاله فدات شه ناناز مایی شما
خاله مليكا
19 آبان 92 15:06
عشق مني تو ببين ماماني و بابايي برات چيكار كردن دست همگي درد نكنه كه اينقدركمك كردن دوستت دارم هيراد جونم
خاله ملیکا
19 آبان 92 22:35
عزیزم اتاقت خیلی قشنگه الانم که اینقدر بلا شدی دائم تمام اسباب بازیاتو میریزی کف اتاق کلی با اونا ذوق میکنی جیگر
دايي بنيامين
25 آبان 92 0:42
دايي جون ببين چقدر برات زحمت كشيديم دوستت داريم دايي جون از اون لپاي خوشگلت
مامان تینا و رایان
25 آبان 92 6:54
خصوصی رو چک کن عزیزم رمز دادم
مامان تینا و رایان
25 آبان 92 16:38
برا اون مشکل یه راه حل دوستم پیشنهاد داد سخته ولی شدنیه تو ادمه همون پست نوشتم دوست داشتی بخون عزیزم
مامان لي لي
26 آبان 92 19:28
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺به أميد دوستي هاي بيشتر😘براي هيراد جون
مامان لي لي
27 آبان 92 2:32
خصوصي🌺
مامانیه آقا رایان
28 آبان 92 12:54
وای عزیزم چه اتاق خوشگلی داری . مامانی چقد ذوق داشته وقتی این وسایل خوشگلو واسه شما میخریده . راستی ما شما رو لینک کردیم . میشه شما هم ما رو لینک کنید لطفا