13 ماهگي هيراد جون
عزیزم یک ماه دیگه هم اومد و تو ١٣ ماهه شدی و کارهای جدید یاد گرفتی
هنوزم عاشق بازي با ماشين لياسشويي هستي و وقتي كه روشن هم هست ميري نزديك و داخل آن رو كه لباسها در حال چرخش هستند رو نگاه ميكني و كلي ذوق ميكني
عزيزم ياد گرفتي كه سوت بزني و توپ رو پرتاب كني
هنوزم توپ يا به قول خودت پوپ رو دوست داري و حتي زمانيكه برنامه كودك نگاه ميكني انواع اونو تو دستت ميگيري و پرت ميكني تا مامان هم بيكار نباشه
اين صحنه رو خيلي دوست دارم
وقتي كه يه چيزي ميخواي كه دستت نميرسه روي نوك انگشتانت مي ايستي و با تلاش ميخواي كه به خواسته ات برسي
گاهي براي اينكه بخوابي از يك ترفند جديد استفاده ميكني و خيلي زود هم خواب ميري
البته اگه بعدا دستي برامون بمونه از دست ايده هاي شما عزيز دلم
عاشق لحظه هايي هستم كه اينقدر زيبا خوابيدي ماماني من
وقتي برنامه كودك ميبيني ديگه به هيچ چيز توجه نميكني مگر اينكه خسته بشي
دیگه به راحتی می ایستی و خودت بدون کمک راه میری البته خیلی وقت پیش هم راه میرفتی اما در حد چند گام و بعد می نشستی اما الان تو میتونی حین حرکت تغییر جهت هم بدی و روی کارهات تسلط داری
وقتي ميريم خونه باغ بابا اكبر حسابي بازي ميكني و هر كاري كه ميخواي انجام ميدي
هروقت هم كه بابا اكبر خونه ما مياد ميري رو پاش ميشيني و لم ميدي ---اينجوري
يكي از بازيهاي مورد علاقه ات كه خيلي دوست داري :
میتونی بعضی از کلمات مثل ( نه - آب - ابر - بابا - اووو - ماما -...) رو بگی و میتونی چیزایی رو که بهت میگیم رو نشون بدی مثلا : خورشید خانم - ابر - برق - آب - تمام افرادی رو که میشناسی و دیدی - و خیلی چیزهای دیگه
نسبت به بقیه همسن هایت هم هوشیارتری و هم خیلی زود یاد میگیری
دست میزنی و هروقت میگن بزن قدش توهم دستت رو بالا میاری و همه رو شگفت زده میکنی
اگرهم با کسی راحت نباشی فقط بهش دست میدی ولی بین دوستانم میگن که خیلی مردونه هستی و به کسی الکی نمیخندی و رو نمیدی